شعر کودکانه بچه بی دندون
آی بچه ی بی دندون
نرو سراغ قندون
آنقدر نخور شیرینی
شب خواب بد می بینی
خواب یه کرم گنده
که دندوناتو خورده
پاشو پاشو مسواکش کن
تا همشو نخورده
شعر کودکانه بچه بی دندون
شعر کودکانه بچه بی دندون
آی بچه ی بی دندون
نرو سراغ قندون
آنقدر نخور شیرینی
شب خواب بد می بینی
خواب یه کرم گنده
که دندوناتو خورده
پاشو پاشو مسواکش کن
تا همشو نخورده
شعر کودکانه بچه بی دندون
شعر کودکانه درد دندون
قهر کردی با من
تک و تنها ماندم
قهر یعنی غصه
بین غم ها ماندم
سخت و طولانی بود
آه! این مدت کم
آرزویم این بود
که بخندیم با هم
با نگاهت امروز
تو صدایم کردی
باز با خنده ی خود
آشنایم کردی
من و تو خندیدیم
غصه ها رفت از یاد
باز هم دست به دست
داده ایم با دل شاد
شعر کودکانه قهر کردن
کوچولو بهانه گیر شده
تنبل و گوشه گیر شده
وقتی می یاد تو خونه
همش می گیره بهونه
هرچه میده مامان جونش
هرچی میره به قربونش
کوچولو می گه من نمی خوام
یه چیز دیگه بیار برام
کوچولو یه شب که خوابی
فرشته ای تو خواب دید
فرشته گفت:گل پسرم
کوچولوی ، تاج سرم
چرا بهانه گیر شدی
تنبل و گوشه گیر شدی
نون و پنیر و انگور
بهونه رو بریز دور
دیگه نگیر بهونه
همش نشین تو خونه
تو کوچه ها بازی کن
با همه دمسازی کن
شادی کن و خنده کن
کارهای ارزنده کن
کوچولو که از خواب پرید
فرشته رو اونجا دید
فرشته مادرش بود
که بالای سرش بود
مامانو به آغوش گرفت
حرفاشو خوب گوش گرفت
شعر کودکانه کوچولو بهانه گیر
شعر کودکانه دروغ لعنتی
یک دروغ لعنتی
گفتهام به خواهرم
دست برنداشته
آن دروغ از سرم
ذره ذره آن دروغ
هی بزرگ میشود
ترسناک و قهوهای
شکل گرگ میشود
فکر میکنم که من
برّهام برای او
مانده فکر خستهام
زیر دست و پای او
توی این مبارزه
او قویتر از من است
نقطهضعف او فقط
حرفِ راست گفتن است
شعر کودکانه دروغ لعنتی
شعر کودکانه فست فوت نخور
عزیزم با خوردنِ اِسنک و فست فود
میکُنی مریض خودِت رو عشقِ من زود
غذای مامان مَگه مُشکلی داره ؟
که هنوز نَخورده میگی خیلی بد بود
سوسیس و پیتزا یا چربِ یا پُر از دود
میگیره رگ های قلبِت میشه مسدود
به خدا سودی نداره ، جُز ضرر نیست
تویِ دَرساتَم میشی یه موقع مردود
چون که چربی ذِهنت و میکُنه مطرود
هر چی خوردی خاصیت هاش میشه مفقود
چون تو رُشدی عشقِ من واجبِ بَر تو
که کُنی خوردنِ فست فود و تو محدود
مادرِت پُخته بَرات غذایی پُر سود
که نداره این غذا هیچ چیزی کمبود
میدونم وقتی که خوردی تو غذا رو
میگی بَه بَه ولی حیف که خیلی کم بود
شاعر : علیرضا_قاسمی
شعر کودکانه فست فوت نخور
شیطون زشت و ناقلا
دمی داره به این هوا
گول میزنه بچه ها رو
پک می کنه خوبیها رو
چه جوری بیرونش کنیم؟
از خودمون دورش کنیم؟
دُمش را پیدا بکنید
اعوذ بالله بکنید
التسویف شعار الشیطان
امروز وفرداکردن شعارشیطان است.
شعر کودکانه شعار شیطون چیه؟
هوای این شهر ما
همیشه آلوده است
به جای ابر سپید
در دل آن دوده است
چشمه جوشان آن
رفته به دیدار خواب
پر شده هر گوشه از
بوی بد فاضلاب
کاش هوا روز و شب
سالم و پاکیزه بود
قلب و نفس هایمان
خالی از انبوه دود
شعر هوای پاک
من هوای تازه می خواهد دلم
پاک و بی اندازه می خواهد دلم
یک هوای تازه تر، شفاف تر
آسمان مهربان تر ، صاف تر
یک هوای پاک ، نه دود و نه دم
بوی گل در کوچه های صبح دم
هر چه اینجا هست سرب و آهن است
این هوا با عطر گل ها دشمن است
در میان چشم ها خورشید نیست
آن نشاط، آن عشق ، آن امید نیست
پر چروکند و پر از خط گونه ها
زرد و خشک و بی طراوت گونه ها
پیش از این ها در نفس ها سم نبود
این همه ماشین و دود و دم نبود
اندک اندک ، آه ، می میرد زمین
خوش به حال بچه های پیش از این
شعر زمین پاک
ای زمین ای سادگی های تو خوب
نام تو، خاک تو ، دریای تو خوب
پیش از اینها پاک بودی ، پاک پاک
در تو بوی باد بود و عطر خاک
آسمانت صاف و یکدست و کبود
در تو نه دیوار و نه آهن نه دود
ما نبودیم و تو بودی مثل باغ
روی سقفت بود شب ها چلچراغ
پای ما وقتی به دنیا باز شد
غصه هایت یک به یک آغاز شد
دامنت را از غبار انباشتیم
جای گل در تو زباله کاشتیم
جوی هایت خالی از آهنگ شد
چلچراغت کم کمک ، کم رنگ شد
کرده ایم آلودگی را در تو پخش
ای زمین لطفی کن و مارا ببخش
شعر کودکانه هوای پاک و زمین پاک
شعرکودکانه چوپان دروغگو